پرواز به آنجا که نشاط است وامیدست
پرواز به آنجا که سرود است و سرور است.
آنجا که سراپای تو، در روشنی صبح
رویای شرابی است که در جام بلور است.
آنجا که سحر، گونه گلگون تو در خواب
از بوسه خورشید، چو برگ گل نازاست.
آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد،
چشمم به تماشا و تمنای تو باز است!
من نیزچو خورشید، دلم زنده به عشق است
راه دل خود را، نتوانم که نپویم
هر صبح ، در آیینه جادویی خورشید
چون می نگرم ، او همه من، من همه اویم!